غمگین و خشمگین

الان دقایقی از ابراز خشم یکی از دوستان به من میگذره. بعد از رد و بدل شدن سه چهار جمله یه دفعه طوفانی شد و بهم تاخت.

خشمی که بهم ابراز شده به نظرم استحقاقش رو نداشتم. کاری نکرده بودم (سه چهار جمله فقط سلاموعلیک میشه). و اون دوست تو شرایط خاصی بود. و بخاطر همون شرایط خاص من نمیتونم بهش بگم که به نظرم این خشم بیجا بوده (قاعدتن خودش هم این رو میدونه)، و البته بخاطر اینکه میخوام ببینم خودم میتونم با این حسم کنار بیام یا نه. حس تلخی و کلافگی که الان گرفتم. کمی گیجم چون نمیتونم بفهمم چی شد که اینجوری شد :) و غمگین شده ام و عصبانی. (این دو تا با هم ارتباطی دارن؟ ملازم هستن؟ مرتبط هستن؟ دو وجه از یک چیزن؟)

الان دارم موسیقیهایی که میپسندم رو گوش میکنم یه کم تاثیر داره رو آروم شدنم.

الان که بیدارم در واقع غیر از اینکه خوابم نمیبره دارم یه سری کارهام رو انجام میدم. و این اتفاق تمرکزم رو به هم ریخته.

نظرات 1 + ارسال نظر
قدیری یکشنبه 19 آبان 1398 ساعت 07:59 http://www.ghadirinews.ir

سلام 2 بامداد چه جای این احساسات هست!!! آقا پتو رو بکش سرت تا صبح تخت بگیر بخواب

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد