آزادی

باید گفت تلقی و تعبیر ما از "آزادی" با غربیون بسیار متفاوته، حتی کسانی که داخل هستن و شبیه غربیها هستن یا میخوان باشن، اغلبشون (نمیگم همه شون) متوجه تفاوت تلقیشون از آزادی نیستن.

آزادی برای اونا یعنی در همه ی زمینه ها تا بیشترین حد ممکن. و نمیشه این تعبیر رو محدود کرد (نکته ای که داخلیون بهش بی توجه اند)

آزادی برای ما رو امام موسی صدر گفته: لینک عبادت یعنی تلاش برای رسیدن به کمال. عبادت آزادی است، زیرا حرکت به سوی کمال، قید و بند نیست، بلکه آزادی از قید و بند است و نزدیکی انسان به انسانیت، آزادی است

Solving

ما مسائلمان را مثل شرلوک حل می کنیم، یعنی ایده آلمان این است. یک سری شواهد و مدارک را با استدلالات منطقی و ریزبینی و موشکافی کنار هم بچینیم و نتیجه گیری کنیم. همه چیز روشن و شفاف شود.

ولی، در فصل "ماجرای کریچر" از جلد هفتم هری پاتر، وقتی حال کریچر خیلی بد می شود، هرمیون خیلی حرفهای مهمی می زند. در مورد خوب برخورد کردن با جن های خانگی، همان چیزی که شرلوک خیلی وقتها ندارد.

so what? it's not just a matter of right and wrong :)

میخوام بگم که برای حل شدن یه سری چیزها، خیلی چیزها لازمه!

always

این چند روز به تجدید خاطرات با فیلمهای هری پاتر گذشت

با اینکه نظرم نسبت به فیلم 6 عوض شد و نسبت به قبل بیشتر پسندیدم، ولی هنوز معتقدم فیلم 5 و 8 رو کارگردان به گند کشیده و حیف این همه زحمت، کلن چهار فیلم آخر به خوبی چهارتای اول نیستن از نظر فیلمنامه و کتاب رو خراب کردن

نکته ی بعدی اینکه واقعن چقدر سخته ساختن این مدل فیلما، بخش عمده ای از زحمت خیلی خیلی زیاد فیلم تهیه ی لباس شخصیت ها و دکورهاست. و کلی هم پرده ی آبی و ...

***

کمی هم عکس بازیگرا رو تو اینترنت دیدم، خب خیلی نسبت به فیلما تغییر کرده قیافه شون (غیر از سه شخصیت اصلی) به خاطر اینکه تو نوجوونی و کودکی بودن و ... خیلیهاشون دیگه تو بازیگری نیستن، و اونایی که هستن هم خب طبیعتن اون نقشهایی اصلی مثل هری پاتر رو ندارن. دیگه اون شلوغ کاریهای فرش قرمز و مصاحبه و ... خبری نیست. کمابیش وارد کارهای دیگه ای شدن تو زندگیشون.

خب یه مقداری ناراحت کننده اس این :) it's quite sad یه جورایی دوست دارم که اگه بازی می کنن، بازیگرهای خیلی خوبی بشن، یا اگه کار دیگه ای می کنن یه روزی اسمشون سر زبونا باشه.

:)