حرفهای شاید بی مخاطب

غالبا خودم رو تصور می کنم که دارم توی حلقه معارفه برای بچه های ورودی جدید حرف می زنم. چیزهای مختلفی که به کسی نمی تونم بگم یا کسی نیست که بهش بگم رو انگار دارم به اونا می گم.

و اگر امروز قرار بود بهشون چیزی بگم اینا رو می گفتم:

شما همه تون لایق جایی هستید که بهش رسیدید. فارغ از اینکه چه اتفاقی براتون بیافته و فارغ از اینکه چی پیش بیاد و فارغ از اینکه بقیه چی بگن. شما همه تون شایسته این هستید که با بقیه همکلاسی هاتون دوست باشید یا حرف بزنید. شایسته این هستید که با اساتید این دانشکده یا بقیه دانشکده ها دوست بشید یا صحبت کنید یا مشورت کنید یا سر کلاسشون بشینید. اینجا آدمهای فوق العاده ای هستن آدمهای خیلی باتجربه و پخته، آدمهای خیلی موفق و آدمهای خیلی دانا. آدمهایی که یک ساعت پای صحبتشون بودن نعمته و شما شایسته این هستید که پای صحبتشون بشینید.

گیرم که اینجا خیلی موفق نباشید، اما این باعث نمیشه شایسته اینجا بودن نباشید. گیرم هزار و یک مشکل براتون پیش بیاد، گیرم شکست بخورید. اما باز هم شما جزوی از این خانواده هستید و هیچ چیز باعث نمیشه جزو این خانواده نباشید.

چون توی این محیط هم مثل همۀ محیطهای دیگه آدمهای سمی ای هستن که میخوان شما رو بکوبن. میخوان حالتون رو بد کنن. کسایی که هی میخوان بگن شما لیاقت شریف رو ندارید. با مقایسه کردن یا با سرکوفت زدن یا با چیزهای دیگه. اما شما بهشون گوش ندید. چون شریفی بودن یک خانواده بودنه، دوست بودنه، نه نمره و مقاله و ال و بل.

و راستش رو بخواید، شما هنوز راه دارید تا موفقیت. به قول رضا امیرخانی، اینجایی که شما هستید اصلا نمیشه پیش بینی کرد که تو سی سالگی چجوری هستید. ما معمولا تو ۱۸ ۲۰ سالگی فکر می کنیم که آدمها شخصیتشون یه شکلی گرفته و تکلیفشون با خیلی چیزا معلومه و اینا. ولی اینطور نیست، در واقع دهه ۲۰ تا ۳۰ دوره ایه که شخصیت قوام پیدا میکنه و معلوم میشه که کی چیکاره اس. تجربه ها و اتفاقهای این دهه است که شخصیت رو می سازه. لذا خیلی هم جدی نگیرید موفقیتتون رو. به شکل سیدبندی نگاه کنید به رتبه و مدالتون اصلا! الان همه تون توی یه سید هستید، فقط سیدتون ۲۰۰ الی ۲۰۰۰ نفره. همین و بس. اگه خیلی چیزا رو نمی دونید یا خیلی وقتا نمی دونید چیکار کنید، اشکالی نداره، همه همینجوری هستن توی این سن و سال. و شبیه بقیه بودن هم اشکالی نداره وقتی بقیه هم انسانهای خوب و شریفی هستن.

شما لایق جزوی از این دانشگاه و دانشکده بودن هستید، لایق امکاناتش اساتیدش موقعیتهاش و هرچی که داره. نمیگم باور داشته باشید که موفق میشید یا موفق هستید یا چی، شاید موفق بودید شاید هم نبودید. اما شما حق این رو دارید که اینجا باشید، که اینجا برای شما باشه. و کسی نمی تونه این حق رو ازتون بگیره.