بیماری نخبه گرایی - ادامه

باید باور کنیم که قرار گرفتن در هیچ جایگاه و موقفی، دلیل بر تضمین دانستن (یا تشخیص درست) ما نمی شود. چه بسا، انقدر از انباشت دانش سنگین و پر شده باشیم که آنچه بسیط ترین فهم ها در می یابد را نفهمیم.

همین طور است وقتی در جایگاه تصمیم گیری و مراجعه ی جمعی هستیم و حرف مردمی که نمایندگیشان را می کنیم نمی فهمیم، فقط چون سنگین شده ایم (و یه کمی هم بالا نشستن باعث شده پایین تری ها را به خردی نگاه کنیم)

و قس علی هذا ...

نظرات 1 + ارسال نظر
نگار یکشنبه 22 مرداد 1396 ساعت 11:58

سلام ، سال ٩٢ بود شاید با اسم ز م ز م ه وبلاگی مینوشتم در بلاگفا ، دوستان بسیار عزیزی رو اونجا داشتم و فکر میکنم شما یکی از همراهان همیشگی بودین الحقر نامبرده له له و ...، مشکلات زندگی فرصت نداد و چنان همه چیز به خودش پیچید که ارتباط قطع شد و حتی الان رمز اون وبلاگ هم یادم نیست، منو به خاطر دارید؟ بعضی ها کلا نیستند اقای پدر همسفر مخصوصا فکر میکنم دورادور با هم اشنا بودید؟ خبری ازشون دارید؟ یا راه ارتباطی؟ اینستاگرام ؟ کانال تلگرام ؟ممنون میشم به من خبر بدید یا اینجا یا ایمیل
راستی نوشتن و نوشتن از شما نویسنده خوبی ساخته ظاهرا موفق باشید

سلام
خوبید؟ بله بله یادم هست :) متوقف شدید یهویی و دیگه نبودید و ... منم بعد از کلی اسم و رفت و برگشت و ... الان با اسم کارآموز اینجا هستم دیگه
ارتباطی با آقای پدر ندارم خیلی وقته، میدونم کانال تلگرام دارن ولی آدرسش رو ندارم
جدن؟ مدتها بود کسی ازم تعریف نکرده بود مرسی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد