دلیل دیگری برای استفاده ی هرچه کمتر از شبوکات اجتماعی

در سایر انواع رسانه، شما بر یک یا نهایتن دو چیز! تمرکز می کنید. و چیز اینجا قالب انتقال محتواست. در رسانه های مکتوب، متن دارید (که قالبن طولانی است) و باید یک عالم بر آن تمرکز کنید. و نهایتن کنارش عکسهایی هست. در هنرهای تجسمی، با یک چیز طرفید، گرچه در آن با انواع نیروهای بصری سرو کار دارید، ولی با یک چیز واحد طرفید. و یک مجرای دریافتی شما فعال است. (شاید صرفن به این خاطر باشد که اعصاب ما برای درک  واحد و آنی این مجموعه تربیت شده اند). همینطور، جای شما مشخص است. خیلی جاها نفر دوم هستید، یعنی با محصول یک فرآیند روبرویید و وقتی آن فرآیند درکار است، شما فعال نیستید و وقتی شما فعالید، آن دیگر در جریان نیست. (معلومه چی میگم؟)

اما در شبوکات اجتماعی، شما با مولتی مدیا روبرویید، متن، صدا، فیلم، عکس، گرافیک، همه چیز! و این بی نهایت مخل آرامش و تمرکز است. بعلاوه، با نظر دادن و اظهار علاقه(!) ما همزمان فعال می شویم. و مگر آدم در چند زمین می تواند همزمان فعال باشد؟ و با انبوهی از اطلاعات روبروییم که دائم در رفت و آمد هستند. همه ی اینها با هم، ظرفیت حافظه ی فعال و کوتاه مدت ما را می گیرد و انرژی ای به قسمت های بلندمدت مغز نمی رسد.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد