تنقیح کجی خشت اول

دوستی در مورد طرح زوج و فرد می گفت که (فارغ از درست و غلط بودنش) این طرح ابتدا یک طرح موقت برای کاهش آلودگی بوده و بعد یهویی شده یه قانون!

الغرض، به نظرم کلی از اتفاقاتی که در تاریخ جمهوری اسلامی (خصوصن) افتاده، اعم از قانون ها و سیاست ها و تغییرات فرهنگی و اجتماعی و فلسفی و ...، اینجوری بوده که یه بنده خدایی اومده یه کاری کرده برای درمان موقت یه معضلی، گفته حالا باشه سر فرصت میام درستش می کنم، بعد اون فرصته پیش نیومده، بعد همون چیز موقت الکی سرسری تبدیل به چیز کت و کلفت و سنگین شده که دیگه نمیشه درستش کرد و به وضعیت قبلش هم نمیشه برگشت! مثال اگه بخوام بزنم، به نظرم نه ولایت فقیه اون سالهای اول به این شوری بوده قضیه اش که مترادف باشه با تبعیت محض و بصیرت و چه و چه، نه مثلا حجاب قرار بوده اینجوری بشه، نه بخش خوبی از سیاستهای فرهنگی، نه تحمل اجتماعی قرار بوده اینقد کم شه، نه خیلی چیزای دیگه

جالب قضیه اینجاست که اون چیز موقتی سرسری الکی کم دقت پر از خطا، الان تبدیل به یه چیز فلسفی تغییرناپذیر مقدس پرزوری شده که به هیچ وجه نمیشه باهاش مقابله کرد. تبدیل به اصول دین شده، حتی کسی حاضر نیست بشنوه که غلطه، فکر کردن که سرجای خود! فکر می کنم خیلی از مفاهیم عمومی ای که باهاش زندگی می کنیم، از اخلاقیات و عرف ها و تعابیر دینی (و خیلی از غیر دینی ها)، و اونها رو پشتوانه ی فرهنگ و رفتارمون میدونیم، هیچ حجیتی ندارن. چه بسا غلطن کلا. از نظر باورها در تیپ سنتی و از نظر رفتارها در انصار حزب الله این پدیده رو جدی و زیاد ارزیابی می کنم

البته ممکنه مثلا آدم به یه مجموعه رفتار برسه که در این آشفته بازار، خودش رو راضی کنه حداقل! یعنی کمترین اصطکاک و بیشترین جاذبه و نزدیکترین به میانه روی و به اون چیزی که از دین میدونه و ضمنا دریافت سطحی و پیرزنی هم نیست

قل انَّ هدی اللهِ هو الهدی!

نظرات 1 + ارسال نظر
آسمانه شنبه 25 دی 1395 ساعت 15:39 http://niazkhani.blogfa.com/

البته به نظرم این به نوعی استحاله تو هر ایدئولوژی که مصنوع دست بشر غیر معصوم بوده چه غزبی و چه غیره دیده میشه- اینو وقتی متوجه شدم که برای ارشد جامعه شناسی می خوندم- کتاب خود یارو یه چیزی می گفت و جناب ریتزر که در کتاب خودش نقل قول مکاتب رو به عهده گرفته بود چیز دیگر می گفت انگار ....
شاید از یه زاویه ای، همه این مسائل بخاطر اینه که من و شمای نوعی و ناظر بیرونی بیشتر و بیشتر بفهمیم که این ضرب و زورها، این خود به در و دیوار کوفتن ها برای آنکه نوع بشر بگوید دیگر بزرگ شده است و بی نیاز...فرجامی ندارد جز اضمحلال هر آن اندکی که در دستمان است...

کاملا صحیح می فرمایید. اما آخه این همه ابتذال و سطحی شدن؟ این همه ادعای تو خالی؟ آدم سردرد می گیره!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد