قضاوت، تصمیم

همیشه احساس می کنم بین دو چیزی که کاملا متفاوت هستند باید انتخاب کنم، دو چیزی که هیچ ربطی بهم ندارند الا اینکه الان در مغز من با هم حضور دارند. این دو چیز انگار فقط جنبه های مکمل دارند، برعکس هم هستند حتی.

در حالی که در مقابل این نگاه، نگاه دیگری وجود دارد که خلاصه اش این است: به بیان آقای جوادی "یک یعنی یک".

امروز یک متن خیلی عجیب خواندم در نشریه ی بسیج دانشگاه: موضوعش این بود که آقا الکی گنده نکن چیزها رو. توقع فضایی نداشته باش.

*همچنان شجاعت روبرو شدن با خود را لازم دارم.

نظرات 6 + ارسال نظر
لادن شنبه 12 دی 1394 ساعت 00:07

اینکه هیچی توی دنیا صد در صد نیست که درسته. اینکه آدم طبیعتا دنبال هدف بالایی هم باشه درسته، ولی خب اول باید هدف، هم قد و قواره آدم باشه! باید برابر توان آدم باشه ! دو ، جدا از این، حالا شما یک هدف بلند انتخاب کردید، یک هدف عالی و دست یافتنی. نباید مسیر و وسایلی رو برداشت که سریعتر و امن تر به این هدف عالی ختم بشه؟

حرف از دست نیافتنی بودن هدف نیست، بحث سر اینکه که چطور میشه بهش رسید؟ که اینجا انتخاب و تناسبش مهمه

درسته که شاید نشه مسیری رو پیدا کرد که مستقیم و یک راست به هدف رسید ولی میشه کم خطرترین و بااطمینان ترین رو انتخاب کرد، در واقع شاید نشه کامل ترین گزینه رو برداشت اما حتما انتخابِ با 98 درصد نزدیکی به هدف بهتر از 88 درصده!

اینکه حرف از تناسب زده میشه به این خاطر هست که شما برای رسیدن به مقصد عالیه تون، میتونید بهترین گزینه هایی رو بردارید که زودتر به مقصد رسید. چرا با برگزیدن یک انتخاب کوچیک و کم تقارن ، یک سرعت گیر جلوی پاتون نصب کنید و دیرتر به هدف برسید یا شاید اصلن نرسید!



چقد پیچ در پیچ شد! شما فهمیدین چی گفتم من؟

آری آری :) به نکته ی ظریفی اشاره کردین
بسیار سپاسگزارم

لادن پنج‌شنبه 10 دی 1394 ساعت 22:54

اشتباه نیست؟ انتخاب یک گزینه ناکامل و نامتناسب!

در نگاه دوم به نظرم فقط یک خواست مطرحه, خواستی که به مچ بودنش با هدفی که در نظره, توجه نمیشه. درواقع میشه مثال همین کفشی که زدید, شما کفش میخواستید واز یک مدلی خوشتون اومد, توجهی به گشادی یا تنگ بودنش نکردین و گفتین که سخت نگیرم، حرکت مهم تره. حالا درنظر نگرفتید که یک مسیر طولانی رو با یک کفش نامناسب چطور باید طی کرد؟ میشه باهاش حرکت کرد اما با زحمت و از نا رفتن!


نمی دونم الان واضح گفتم که چرا اشتباهه؟


البته اینا فقط برداشت های منه، سوتفاهی پیش نیاد,قصدی برای نقض حرف شمانیست, نظر شما محترمه:)

آها آره درست می گین.
اما وقتی که تو جهان همه چیز ناکامله، آدم هدفهای الکی دست نیافتنی برا خودش انتخاب نمیکنه.
نظرتون؟

لادن سه‌شنبه 8 دی 1394 ساعت 22:51

همون که عرض کردیم:)

( اینکه هیچ چیز کامل نیست اما اقدام به تصمیم میشه، در واقع با وجود نامتناسب بودن گزینه انتخاب با هدف،باز انتخاب صورت میگیره.)
که اشتباهه

اوهوم
حالا چرا اشتباهه؟

لادن سه‌شنبه 8 دی 1394 ساعت 19:49

بله، بدیهی هست اما ملزم به درست بودن نیست...

البته شاید برداشت من از نگاه دوم متفاوت از شما باشه.

من فک می کنم طبق نگاه دومِ شما، با اینکه هیچ چیز کامل نیست اما اقدام به تصمیم میشه، در واقع با وجود نامتناسب بودن گزینه انتخاب با هدف،باز انتخاب صورت میگیره.

احتمالا یه تفاوتهایی وجود داره.
آره دیگه، همینطوره. نگاه دوم یعنی سخت نگیر. حرکت کردن خیلی مهمتره.
برداشت شما از نگاه دوم چیه؟

لادن سه‌شنبه 8 دی 1394 ساعت 06:48

این جور مواقع به نظرم باید قید تصمیم رو زد:)

طبق نگاه دوم که اشتباهه! و در نگاه اول هم که هیچ چیز کامل نیست، نتیجتا بی خیال باید شد...

چرا اشتباه؟ طبق نگاه دوم بدیهیه!
اراده منوط به تشکیک و تمرین است...

لادن شنبه 5 دی 1394 ساعت 23:43

یک برابر یکه، فقط وقتی برابر دو هست که فضایی فکر کنی، یعنی همون ندیدن واقعیت و شجاعت روبه رو نداشتن باهاش.

اما ربطش به عنوان چیه؟؟

کلا تقابل دو نوع نگاهه دیگه، یه نگاهی که نمی تونی بین چیزای مختلف تصمیم بگیری چون هیچ چیزی کامل نیست، و یه نگاه دیگه که این مدلی به قضیه نگاه نمی کنه
ببخشید دیر به دیر پاسخ می دم، یه عادت بد پیدا کردم که وبلاگو با گوشی چک می کنم برای همین سریع جواب نمی تونم بدم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد