امروز

پیام داد دارم می رم کربلا، حلال کنید

...

از خودم خجالت می کشم وقتی حلالیت می طلبم

***

احتمالا از دکتر مشاور هم این هفته کلی خجالت بکشم... نتونستم کاری بکنم

واقعا این همه برخورد فلسفی، خصوصا حصر عقلی و قیاس استنتاجی طور با همه چیز، بس نیست؟

***

تو "عصر یخبندان" همه بدن، خاکستری تیره. اینش خیلی جالبه... غیر از باران

***

ما برقیها انقد سرمون شلوغ خاص بودنه، که یادمون می ره بقیه جامعه هم هستن!

آدما درختا گربه ها اشرار هنری طورا بقالیا راننده آژانسا

این طوری که دنبال معنایی برا خودمون می گردیم، همین طوری که داریم روال عادیو طی می کنیم، چون احساس می کنیم معنایی نداریم، دنبال معنا می گردیم، بعد یه معنای کوچیک که پیدا می کنیم تموم می شه تلاشمون. ماحصلمون می شه روال عادی به اضافه ی یه معنای کوچولو که با یه تلاش کوچولو به دست میاد و حفظ می شه

نظرات 2 + ارسال نظر
لادن سه‌شنبه 19 آبان 1394 ساعت 13:58

ما رو هم حلال کنید، چند وقت دیگه عازمیم:)



خصوصی گذاشتم، مثل اینکه اینجا تیک خصوصی نداره:)

هیام یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 15:49

سلام
واقعا میرید کربلا؟
خوشا بسعادتتون
ان شاءلله سفر پر باری باشه براتون و همچنین سفری بی خطر
التماس دعا

سلام
نه افتخارشو ندارم، کسی پیام داد که عازمه

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد