دارم توی سایتها می گردم و کارهای معماری رافائل مونئو را نگاه میکنم. کارهایش برایم عجیب است، چون خیلی خیلی ساده است.
به این فکر میکنم که کارهایش در زمینهای شهریِ موجود چه بی تکلف و ساده اند. و همزمان شاخص اند.
و به این فکر میکنم که چی می شد مثلن مدیران شهری به اینکه داخل بافت چه کارهایی می توانند بکنند فکر میکردند، به جای اینکه توسعه ی عرضی و طولی را با خیال راحت انتخاب کنند. وضع موجود را دور نیاندازند و وضع تازه بجویند. همین وضع موجود را کاری بکنند.
و بعد یاد خودم می افتم.
*
امروز شجریان مرد. جهان مجازی من دو دسته است. بخشی بی خبر است و بخشی که با خبر است و سیاه پوش (و به طرز غریبی یک دست است. آدمهایی که فکر نمیکردم صفحه ی سیاه منتشر کرده اند)
همین. همین که باخبران باخبرند و بی خبران بی خبر. و همین می ماند.
١،٢،٣، آزمایش میکنیم
١.٢،٣
پیام شما با موفقیت ارسال و دریافت شد.