یک بار با سوالی مواجه شدم از درس محاسبات عددی، یک ترم یا دو ترم بعد از گذراندنش. حتی سوال هم نبود، چیزی بود که توی درس محاسبات بود. موضوع و جواب یادم نبود. تمام قوه فهم و سابقه تحصیلی و حضور ذهنم یک جا زیر سوال رفت -که البته از پیشتر در معرض ریزش و اتهام "خرخونی" بود. همه چیز وصل بود به فهم و دانستن و پاسخ دادن و همه اش یکجا رفت بر باد.
هنوز هم در همان نقطه ام. برایم حضور ذهن یعنی همه چیز و اگر تصور کاملی و منطبق با واقعی از چیزی نداشته باشم یعنی کاملا تلاش و اقدام کاملا بی ارزش است.
پ.ن: تف به تک تک رفتارهات واقعا.