از تولد بدم میاد و به نظرم رسم بی نهایت مزخرف و بیهوده و بی پایه ایه.
از تولد خودم که دیگه متنفرم
***
فارغ از این بحثا نفهمیدم 18 تا الان چه جوری گذشت
خاطرات مشخصی از دبیرستان دارم که تاریخم رو میسازن ولی از دانشگاه به بعد نه اتفاقات سیالن تو زمان و من ناگهان اینی هستم که هستم
خوبه یا بد؟ نمیدونم احتمالن بد، دبیرستان و ما قبل برام شیرین بودن
به به، تولدتون مبارک. ایشالا سالیانی زیبا با فکر و دل و تن سالم و خرم در کنار عزیزانتون باشین
ممنون از دعای خیلی خیلی خوب
آوردهاند که شخصی میگفت: «من ۲۶ سال دارم.» بزرگی به او خرده گرفت و گفت: «نباید بگویی ۲۶ سال دارم، باید بگویی آن ۲۶ سال را دیگر ندارم».
احسنت
تولدتونه؟! تبریک نگیم؟
بهنظرم تولد گرفتن یه جور یادآوریه. روز تولد هم یه قرارداده. میشد هر ماه اینو یادآوری کرد یا هر چار سال یه بار. برای من ۲۳ سالگی نقطهٔ عطفه. انقدر که قبل و بعد از ۲۳ برای من متفاوت بود ۱۸ نبود
چرا بگید
ولی کلن به نظرم چیز چرتیه