مطلوبیت در اقتصاد یک مفهوم منفعلانه است. یعنی شما هویج را می خورید و لذتش را می برید و تمام. شما روی چیزهای که بیرون هستند صرفا مطلوبیت دارید و می گویید این را بیشتر از آن می خواهم (و نه حتی با دلیل)، و هیچ وقت نخواهید گفت که آیا با آنها کاری هم می توانم بکنم یا نه. ذهنیات شما خارج از همین چیزهای قابل مصرف هیچ فعالیتی ندارد. شما فقط پذیرنده اید و نه دهنده.
در واقع، اگر آدم فقط به مطلوبیت چیزها فکر می کرد، هیچ وقت از غار بیرون نمی آمد و خانه نمی ساخت!
یکم نقدهات رو پر و بال بده. بیشتر بنویس تا هم برا من مشخص بشه چی میگی، هم واسه خودت.
واقعا سختمه مفصل نوشتن!
شما کدوم حمیدرضا بودی؟؟